طاهاوپرهامطاهاوپرهام، تا این لحظه: 16 سال و 7 ماه و 7 روز سن داره

امیدهای من اوج رحمت الهی

مادر ای مه مهر گستر

امیدی که داردزتوخوش برار    که شادیش شادیت آرد ببار صدبارازخطای پسراشک ریختی   امالبت به شکوه من آشنانبود بودم دراین هراس که نفرین کنی مرا   کارتوازبرای پسر بجزدعانبود  درهم شکسته چهره تومعبدخداست  ای بارگاه قدس خدا میپرستمت ...
4 خرداد 1390

هفته معلم

پسرای خوبم این هفته ،هفته معلم بود اظهار لطف بسیاری راشاهد بودم،که دلچسبترین اونها دوشاخه گل  بود که شما به من هدیه کردید . پیام های تبریکی که دوستان ودانش آموزان خوبم  فرستادن ومحبتشون رونثارم کردن : ١:سبدی هست دراندیشه من که پرازگل بدهم هدیه به تو غافل ازآنکه توخودناب تری یک جهان گل بخورد غبطه به تو ٢:اولین روزدبستان بازگرد کودکیهای قشنگم بازگرد کاش میشد باز کوجک می شدیم لااقل یک روزکودک می شدیم یادآن آموزگار ساده پوش یادآن گچها که بودی روی دوش ای معلم نام وهم یادت بخیر یاددرس آب بابایت بخیر معلم ای د...
22 ارديبهشت 1390

دوستت دارم.....

دوستت دارم را من دلاویزترین شعرجهان یافته ام دامنی پرکن ازاین گل که دهی هدیه به خلق که بری خانه دشمن یانشانی بر دوست راز خوشبختی هرکس به پراکندن اوست مشیری وقتی عشق فرمان می دهد،محال سرتسلیم فرودمی آورد.(دکتر شریعتی)یک دنیاعشق نثارتان....نوه های نازنینم ...
16 ارديبهشت 1390

باغ لبخند

خوشحالم ازاینکه این پنجره بازاست چون بازبودن هم یک جور آغاز است این پنجره امروز آغاز پیونداست یک دعوت ساده یک باغ لبخند است رحماندوست ...
15 ارديبهشت 1390